تدبیر

اگر موافق تدبیر من شود تقدیر...

تدبیر

اگر موافق تدبیر من شود تقدیر...

تدبیر

همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
#سعدی

نوشتن را دوست دارم، چونان کودکی که به نقاشی عشق می ورزد و مانند کودک که نقاشی هایش همیشه زیبا نیست، متن های من نیز همیشه زیبا نخواهند بود؛ اما هر نقشی که کودک بر صفحه ی سفید کاغذ می زند نشانی از دل مشغولی ها و خواسته های اوست، ما از کودکی می آموزیم آن چه را می خواهیم و به آن چه می اندیشیم با نوشتن نشان دهیم.

دهم اردیبهشت 1397
(برای زمانی که مرگ وبلاگ ها فرا رسیده، نوشتن در وبلاگ بیشتر شبیه حدیث نفس است)

عدل را تا جایی می‌خواهیم که مصلحت است

جمعه, ۱ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

هنجار‌ها و ارزش‌های هر جامعه و حکومت، نحوه نگرش اعضای جامعه به سیر و حرکت هر حکومت را معین می‌کند. در آمریکا وقتی شهروندان، افراد بی‌خانمان (Homeless) را می‌بینند، این را نه نتیجه بی‌عدالتی بلکه نتیجه آزادی‌ای می‌دانند که نئولیبرالیسم به تمامی افراد آن جامعه هدیه داده است و آزادی‌ای که به اعضای جامعه می‌گوید برای رسیدن به ثروت می‌توانند تلاش کنند و اگر از این چرخه عقب بمانند، گناهش بر گردن خودشان است. اما اگر همان شهروند در ایران افراد بی‌بضاعت را ببیند، براساس هنجارهای جامعه و ارزش‌هایی که جمهوری اسلامی بر آن بنا شده است به خود می‌گوید: «پس عدالت کجاست؟» برای جامعه‌ای که می‌داند نمی‌تواند انتظار عدالت داشته باشد، تحمل بی‌عدالتی راحت‌تر از جامعه‌ای است که در آن از عدالت صحبت می‌شود و آن را یک ارزش قلمداد می‌کند، اما در آن بی‌عدالتی رخ می‌دهد. جامعه ما قبل از مشروطه، هنگامی که درخواست تاسیس عدالتخانه را داد، دیگر عدالت را به‌عنوان راه و روشی در نظر گرفت که برای رشد و پیشرفت نیاز به آن داشت.

مشروطه علاجی بود برای عدالتخانه‌های ناکارآمد، ولی سودی نبخشید. انقلاب اسلامی آمد تا عدالت را برقرار سازد، رعیت را شهروند کرد تا همه را در برابری ببیند. اما شهید لاجوردی چه خوب آرزوی مرگ کرد زمانی که عدالت به مصلحت‌ها فروخته شد؛ زمانی که خشت‌های کج را برخی که خود را صاحب سفره انقلاب می‌دانستند در حال بنا کردن بودند.

شهید لاجوردی در جریان محکومیت نوشین نفیسی، دختر پزشک آیت‌ا... منتظری و یکی از سه نفر مرکزیت گروهک تروریستی جناح «راه کارگر» این‌گونه می‌گوید: «گفتم نوشین نفیسی را آزاد می‌کنید تا پدرش خوشش بیاید... من به آنها گفتم وقتی دستور آزادی او را دیدم، از خدا مرگم را خواستم.» شهید لاجوردی مرگ خود را زمانی دید که عدالت در حال مرگ بود، این دقیقا تفاوت ایران با آمریکاست. شاید در آمریکا پس از چنین اتفاقی کسی آرزوی مرگ نکند، اما در ایران کسی که برای انقلاب تلاش کرده است، اینچنین دلسرد می‌شود، چراکه او ارزش‌ها و آرزوهایی دارد که اگر عدالت برقرار نشود، آرزوی دیگری تحقق پیدا نمی‌کند. چندی پیش نیز مقام معظم رهبری فرمودند درباره عدالت عقب هستیم.

مشکل عدالت ما این است که ما عدالت را با برخی مصلحت‌های غیرواقعی  آمیخته کرده‌ایم.  عدل را تا جایی می‌خواهیم که مصلحت است، دادگاه تا جایی علنی است که مصلحت است. آیا مردم می‌توانند طعم عدالت را بچشند وقتی مصلحت‌ها را نمی‌دانند؟ اگر عدالت بدون مصلحت‌های خیالی باشد، آنگاه مردمی که سالیانی است به دنبال عدالت هستند عدالت را با چشمان خود می‌بینند، امید می‌گیرند و برای فردا آماده می‌شوند.


روزنامه فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/?nid=2520&pid=12&type=0

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۰۱
امین خلیق

عدالت

قوه قضاییه

نظرات  (۱)

۰۱ تیر ۹۷ ، ۱۱:۵۹ نویسنده تـوّاب
عالی بود

*عدل را تاجایی می خواهیم که مصلحت است*

#سپاس
عدل را تا جایی می‌خواهیم که مصلحت است

برگرفته شده از 313tadbir.blog.ir
عدل را تا جایی می‌خواهیم که مصلحت است

برگرفته شده از 313tadbir.blog.ir
عدل را تا جایی می‌خواهیم که مصلحت است

برگرفته شده از 313tadbir.blog.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی