تدبیر

اگر موافق تدبیر من شود تقدیر...

تدبیر

اگر موافق تدبیر من شود تقدیر...

تدبیر

همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
#سعدی

نوشتن را دوست دارم، چونان کودکی که به نقاشی عشق می ورزد و مانند کودک که نقاشی هایش همیشه زیبا نیست، متن های من نیز همیشه زیبا نخواهند بود؛ اما هر نقشی که کودک بر صفحه ی سفید کاغذ می زند نشانی از دل مشغولی ها و خواسته های اوست، ما از کودکی می آموزیم آن چه را می خواهیم و به آن چه می اندیشیم با نوشتن نشان دهیم.

دهم اردیبهشت 1397
(برای زمانی که مرگ وبلاگ ها فرا رسیده، نوشتن در وبلاگ بیشتر شبیه حدیث نفس است)

ایده ای که موجب شکست شد

سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۲ ب.ظ

اگر بخواهیم بخشی از نارضایتی های اخیر را بررسی نماییم آن را نه در قالب عملکردی، بلکه در قالب ذهنی باید مورد کنکاش قرار دهیم، آنجا که دکتر نوبخت در جواب منتقدان به وضع معیشت مردم می گوید: «آیا سفره‌های مردم اردیبهشت ماه پارسال رنگین‌تر بود و امسال خالی‌تر شده است؟» ناظر به همین مسئله است، امروز این فشارهای ذهنی هستند که با بر هم کنش فشارهای عملکردی نارضایتی ها را افزایش داده اند. اگر بخواهیم بین دلایل اولیه ی نارضایتی و ثانویه آن تفاوت قائل شویم دلایل اولیه آن ذهنی و دلایل ثانویه ی آن را میتوان عملکردی دانست. هر چند در عمل شاهد افزایش قیمت دلار و سکه و ... هستیم اما بخش اعظمی از افزایش قیمت ها به دلیل هجوم سرمایه های سرگردانی ست که به دلیل نارضایتی ذهنی برای افراد جامعه به وجود آمده است. اما این نارضایتی ذهنی چگونه به وجود آمده و نقش آن در کجای معادلات است؟


ریشه ی این نارضایتی ها را نه در فاصله ی کوتاه چند ماه اخیر بلکه باید در فاصله ای طولانی تر بررسی کنیم. نارضایتی های اخیر ناشی از کاشت نگرشی است که در سال 92دکتر روحانی و هم طیفان ایشان در تبلیغات ریاست جمهوری تاکید خاصی بر آن داشت. خرداد ماه سال 92 مرحله ی کاشت نگرش غرب گرایانه در ذهن افراد جامعه به کمک کاندیداها و رسانه های غرب گرا بود، این نگرش به افراد جامعه این را القا می کرد که برای رهایی از مشکلات اقتصادی و معیشتی باید در پی مذاکره با غرب بود و این غرب است که می تواند ما را از شرایط فعلی نجات دهد، نگرشی که از آن میتوان به توسعه ی غربگرایانه یا برون زا نیز نام برد. این ماجرا تا آنجا پیش رفت که شعار اصلی انتخابات سال 92 را به دو قطبی سازش و مقاومت تنزل داد، دوقطبی که در یک طرف آن دکتر روحانی با سابقه ی مذاکره با سه قدرت اروپایی که در نهایت به یک پیمان منجر شده بود و در طرف دیگر آن دکتر جلیلی به عنوان مقاومت و با تجربه ی مذاکراتش با کشورهای 5+1 که تا آن تاریخ نیز بی ثمر بود، قرار داشتند.

رأی آوری دکتر روحانی به عنوان نماد سازش باغرب منجر به ریل گذاری توسعه ی برونگرا در دولت شد، پمپاژ هر روزه ی این نگرش که تنها راه رهایی کشور از سقوط حتمی در مذاکره با کشورهای غربی ست به مدد رسانه ها و دولت انجام می پذیرفت، ارائه ی آمارهای ناامید کننده از دولتی که در آن تحریم ها به وجود آمده بودند نیز بر اهمیت این موضوع می افزود برای مثال جمله ی بسیار کلیدی دولت در این تاریخ این بود که خزانه را خالی دریافت کرده است، این روند موجب شد نگرش مردم به آینده ای روشن بیش از پیش به رفع تحریم ها گره بخورد. این فعالیت ها را با فعالیت های دولت و رسانه های هسویش در زمان تصویب برجام در نظر بگیرید، تبدیل شدن برجام به تامین کننده ی آب، ضرر میلیون دلاری در تاخیر روزانه تصویب برجام، همه و همه را میتوان به عنوان عوامل رشد نگرش توسعه ی غربگرایانه در مردم برشمرد. امروز بیش از 5 سال است که بر این نگرش تاکید می شود و نمی توان انتظار داشت که با یک یا حتی چندین سخنرانی تغییر کند.

این نگرش تا تصویب برجام به خوبی عمل کرد و بعد از تصویب نیز توانست رضایت ضمنی مسئولین و مردم را تأمین کند، اما این ماجرا زمانی به مشکل برخورد که بر خلاف تحلیل های غربگرایان به جای کلینتون، ترامپ بر کرسی کاخ سفید تکیه زد و این آغاز شکست برجام و مهمتر از آن آغاز شکست "تنها" ایده ی دولت بود، ایده ای که بیش از 5 سال در رسانه ها و مجامع در حال بررسی بود (از پیش از آغاز دولت یازدهم). زمانی که ترامپ فرمان خروج از برجام را صادر کرد نه تنها برجام با شکست روبرو شد بلکه ایده ی دولت در حل مشکلات مردم نیز با مشکل روبرو گردید، هر چند دولت سعی کرد با نگه داشتن شرکای اروپایی در این قرارداد، توان خود را حفظ کند اما مردم سخن رییس جمهور را که آمریکا را کدخدای اروپا می دانست را فراموش نکرده بودند. حال یک تناقض بین نگرشی که دولت در این سالها سعی کرده بود ایجاد نماید با شرایط حاضر به وجود آمده بود. این مردم بودند که دست دولت روحانی را در مقابله با ترامپ خالی دیدند و برای تثبیت سرمایه ی خود به سمت ارز، سکه و یا هر نوع کالای دیگری که ارزش پول را بتواند حفظ کند هجوم بردند، این حرکت سرمایه موجب تتشنج بازار سرمایه و تشنج بازار نیز موجب نارضایتی عملکردی از دولت شد. می توان گفت اگر این نارضایتی ذهنی و یا بهتر بگوییم این تناقض ذهنی به وجود نمی آمد دولت می توانست به روند عادی خود(که همان بی عملی بود) عمل کند، اما دولت در دامی افتاد که سال پیش برای حذف رقیبان در انتخابات ریاست جمهوری از آن استفاده کرده بود یعنی همه چیز دانستن تحریم ها. دولت نگرشی را شکل داده بود که تثبیت و توسعه ی بازار را در گرو غرب می دید و مردم نیز به تبعیت از این نگرش نگران روزهایی بودند که رییس جمهور بارها مردم را از آن روز ترسانده بود در واقع امروز دولت از ایده ی خودش شکست خورده است.

هر چند منتقدان پیش از این به دولت توصیه کرده بودند همه ی تخم مرغ های شانس خود را در سبدی نگذارد که مالکیت آن در دست ندارد. اما دولت پیروز برجام حاضر نبود به هیچکدام از این سخنان گوش دهد، امروز حتی دولت با تغییر در ایده ی خود نمی تواند اعتماد گذشته را جلب کند، امروز دکتر روحانی هر چقدر از بدعهدی آمریکا و اعتماد مردم به دولت سخن بگوید نمی تواند تاثیر گذاری چندانی داشته باشد زیرا در گام اول: اعتراضات دی ماه به همراه اعتراضات اخیر در شهر های مختلف دولت را به صورت یک دولت ناکارآمد در اذهان مردم نشان داده است، در گام دوم نیز دولت باید سعی کند در نگرش مردم تغییر به وجود آورد و از آنجا که همین دولت تمام تخم مرغ های شانس خود را قبلا فروخته است نمی تواند به راحتی تغییر وضعیت دهد هر چند ممکن است این تغییر به دست اشخاص دیگر با سهولت بیشتری انجام بپذیرد. دولت روحانی یک فرصت دیگر در پیش روی دارد این دولت باید یک دستاورد ملموس به مردم نشان بدهد. این بار دولت نباید از مردم اعتماد بخواهد و سپس عمل کند، این بار باید دولت اقدامی عملی در نشان دادن ثبات در اقتصاد و یا رشد اقتصادی و یا مبارزه با فساد اقتصادی و یا هر نوع دستاورد ملموسی که مردم بتوانند در زندگی خود آن را لمس کنند به دست آورد، این دستاورد می تواند موجب اعتماد مردم شود و دولت روحانی را برای ادامه ی این سه سال کمک نماید در غیر این صورت و اگر قرار باشد دولت مانند پنج سال گذشته تنها سخنران خوبی باشد ممکن است نتواند تا سه سال دیگر سکان هدایت کشور را در دست داشته باشد.



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی